پاتوق بچه های پرستاری 90 بندرعباس جمعه 25 فروردين 1391برچسب:, :: 14:50 :: نويسنده : mozhde rajabi
راستي مشاعره كه بلديد؟ حرف اول شروع شعرتون با حرف آخر نفر قبلي بايد يكي باشه...
اول خودم... میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است!
نظرات شما عزیزان: مهمون
ساعت12:54---3 ارديبهشت 1391
ببخشید آخرین شعرتون رو اشتباه گرفتم!!!!!آخریش با ش تموم شده بود دیگه!!!!!
شراب تلخ مي خواهم که مرد افکن بود زورش / که تا يک دم بياسايم ز دنيا و شر و شورش
دل من چون پرستوي بهاريست /ازين صحرا به ان صحرا فراريست/شكيب او همه در بي شكيبي است /قرار او همه در بي قراري است
66
ساعت17:48---29 فروردين 1391
شب است و شام است و شراب است و شاهد و شمع وشربت و شيريني/غنيمت است در اين شب دوستان بيني
توجیه کننده
ساعت19:46---26 فروردين 1391
بچه ها مشاعره رو خرابش نکنید....باید با اخر اونی که اول نظرات نوشته شده شعرتونو بگید....یعنی الان باید با حرف واو شعر بگید.....اوکی؟؟؟؟
ebi.joon
ساعت1:01---26 فروردين 1391
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را باشد ک باز بینی دیدار اشنا را
مولانا
ساعت15:32---25 فروردين 1391
تو مو میبینی و مجنون پیچش مو/تو ابرو او اشارت های ابرو
مولانا
ساعت15:31---25 فروردين 1391
دستکت بوسم بمالم پایکت/وقت خواب آید بروبم جایکت
حافظا
ساعت15:31---25 فروردين 1391
من اگر کامروا گشتم وخوشدل چه عجب
مستحق بودم و این ها به زکاتم دادند بنیامین
ساعت15:30---25 فروردين 1391
دنیا دیگه مث تو نداره
نداره نه میتونه بیاره دلا همه بی قراره عشقن اما عشقی که واسه تو بی قراره ه ه ه ه ه گل مراد
ساعت15:29---25 فروردين 1391
دست به دست هم دهیم به مهر/ میهن خویش را کنیم آباد
زکریا
ساعت15:29---25 فروردين 1391
هر دم از این باغ بری می رسد / تازه تر از تازه تری می رسد
جوووونی پیرم کرد!
ساعت15:28---25 فروردين 1391
هر روز پاييزه،هر هفته پاييزه،هرماه پاييزه،هرسال پاييزه/پنهونم از چشمات،ماه پس ابرم،من كاسه ي صبرم،اين كاسه لبريزه
بی منت
ساعت15:28---25 فروردين 1391
رد اشکام روی گونه منو آروم نمیزاره * چی میشه دل سنگ تو یک بار درد منو یادش بیاره
زکریا
ساعت15:27---25 فروردين 1391
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور / کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
دوست
ساعت15:26---25 فروردين 1391
دوست آن بود که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی
حافظا
ساعت15:26---25 فروردين 1391
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند/گل آدم بسرشتندو به پیمانه زدند
شاعره!
ساعت15:25---25 فروردين 1391
توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ |
||
|